بررسی بازده غذایی در گاو شیری

مقدمه:

بسیاری از صنایع از ابزارهای مختلفی جهت نظارت بر تولیدشان استفاده میکنند، در صنعت گاو شیری این ارزیابی ها از طریق DHIA (انجمن بهبود گله های شیری)، آزمایش علوفه و فرمول بندی جیره انجام میشود اما دیده شده که این نظارت ها به ندرت در مزارع گاو شیری اتفاق می افتد. با این وجود راه های ساده میتوانند در رابطه با این ارزیابی ها به مدیر واحد دامپروری کمک شایانی بکنند. یکی از این روش ها نظارت بر بازده غذایی و بهبود آن است.

Feed Efficiency یا Dairy Efficiency برابر است با تولید شیر بر خوراک مصرفی که محدوده ای بین ۱٫۰۰ تا ۲٫۰۰ واحد دارد.  FE خوب نه تنها اهمیت اقتصادی دارد بلکه در مدیریت تغذیه مزرعه نقش اساسی دارد به طوری که هدف دست اندرکاران این صنعت به حداکثر رساندن بازده تبدیل خوراک به شیر و از طرفی کاهش ضایعات شده. به علاوه، کمبود و هزینه بالا خوراک دام در کشور افزایش بازده دامها در تبدیل خوراک به محصولات پرارزش دامی را حائز اهمیت ویژه کرده است. از قدیم بازده غذایی در حیوانات پرواری بیشتر کاربرد داشته ولی در گاو شیری این شاخص کمتر مورد توجه بوده چراکه بر خلاف دام های پرواری، تولید محصولی مثل شیر، از خوراک داده شده دارای اختلافات معنی دار داخل گروهی و بین گروهی از گاوها بوده. در دیگرتولیدات دامی نظیر گاو گوشتی، خوک، آبزیان و طیور از FE به عنوان معیاراصلی بهره وری استفاده میشود. در تلیسه ها نیز این معیار قابل توجه است اما با فرمولی متفاوت( مقدار افزایش وزن روزانه به مقدار خوراک مصرفی).

بسیاری از تغییرات جیره ها که در جهت تولید شیر بیشتر انجام میشه باعث افزایش بازده غذایی هم میشود.از طرفی افزایش ماده خشک باعث کاهش قابلیت هضم میشود و بازدهی گاو در گیرایی انرژی از جیره کاهش میابد. پس مهم این است که ماده خشک را بهینه (Optimize) کنیم تا حداکثر(maximize). انرژی خوراک محدودکننده ترین مورد مطرح در تغذیه گاو شیرده است و مصرف آن نزدیک ترین رابطه را با تولید شیر دارد، به همین دلیل بازده انرژی به عنوان شاخص بازده بیولوژیک در گاو شیرده مطرح است. بازده انرژی خالص شیردهی، نسبت انرژی لازم برای تولید شیر به بخشی از انرژی خوراک است که پس از تأمین نیازهای نگهداری و تغییرات ذخایر بدن، برای تولید شیر قابل استفاده باشد.

امروزه بیشتر از FCM(شیر بر پایه چربی تصحیح شده) به عنوان شاخص تولید شیر در فرمول بازده غذایی استفاده میشود. بازده غذایی بر اساس تولید FCM در مزارع برابر ۱٫۴ تا ۱٫۸ واحد میباشد. بهترین بازده غذایی در برخی گاوداری های آمریکا ۱٫۸ واحد بوده.

FE چگونه اندازه گیری میشود:

قبل از هر چیز برای ارزیابی دقیق از FE باید مواردی را همواره تحت نظارت داشت : اندازه ذرات خوراکی در جیره، خوراک موجود، فیدرها و رکورد شیر تولیدی . چند نکته باید برای اندازه گیری و محاسبه FE در نظر گرفت:

۱٫مصرف ماده خشک واقعی (DMI):این یک مورد حیاتی برای تعیین دقیق FE میباشد که باید این مقدار به طور دقیق اندازه گیری شود حتی برای تک تک گاوهای در جایگاه های تای استال..خوراک مصرف نشده(امتناع از مصرف) باید از از کل حذف شود.

۲٫اندازه گیری ماده خشک جیره و TMR ، که ماده خشک علوفه تخمیری و TMR همواره باید به صورت هفتگی تحت نظارت باشد. تست های هفتگی اندازه گیری ماده خشک در جهت کاهش واریانس مقادیر DMI که بر اثر رطوبت یا رسوب مواد رخ میدهد کمک شایانی میکند.

۳٫تبدیل به شیر بر اساس انرژی تصحیح شده (ECM) یا بر اساس چربی (FCM) :این یک امر رایج است که مقدار شیر تولیدی را استاندارد کنیم. این مورد، مقایسه بین نژاد ها و مزارع گاو شیری که اختلافات قابل توجه در ترکیب شیر دارند را میسر میکند:

ECM = milk (kg/day) × [۳۸٫۳ × fat (g/kg) + 24.2 × protein (g/kg) + 16.54 × lactose (g/kg) + 20.7]/3140

FCM 3.5% = (0.4324 x lb of milk) + (16.216 x lb of milk fat)

در بیشتر مقالات از FCM برای ارزیابی FE استفاده شده اما اگر ECM را بکار ببریم مقایسه هر چه بهتر بین جیره های با ترکیبات متفاوت حاصل میشود و میتواند اختلافات موجود درحجم انرژی TMR را حذف کند.. در این صورت میتوان گفت FE برابر است با مگاکالری شیر تولیدی بر مگاکالری خوراک مصرفی !

گاوهای با وزن بدن پایین تر بازده استفاده از خوراک بیشتری دارند به خاطر احتیاجات نگهداری کمتر، پس تصحیح بر اساس وزن بدن (داخل گروهی) در محاسبه FE ضروری است. توجه شود که عواملی که جیره نگهداری را افزایش میدهد مثل فعالیت یا استرس سرمایی و … بازده غذایی را کاهش میدهد.

تصحیح :

اولین گام در محاسبات، تصحیح چربی شیر است که از مقدار ۳٫۵%  چربی برای تصحیح استفاده شده.این تصحیح باعث مقایسه هر چه دقیق تر خوراک مصرفی شده که برای تولید شیر استفاده میشود. از ۳٫۵% FCM برای مقایسه FE بین نژاد های مختلف گاو شیری در مراحل متفاوت از شیردهی وگله هایی با تست چربی شیر بالا یا پایین هستند استفاده میشود. وقتی شیر بر پایه چربی تصحیح نشود، بازده غذایی به صورت واژه Dairy Efficiency بکار میرود. در مطالعه بریت و همکاران (۲۰۰۳) بر تبدیل ماده خشک به شیر میان ۱۳ گله هلشتاین، میانگین مقادیر DE برای ۱۳ گله تفاوت کمی با FE با FCM 3.5%  داشت (DE 1.36 درمقابل FE 1.4) اما در داخل گله این تفاوت به بزرگی ۰٫۱۲ واحد بود !

در ارزیابی دادهای بدست آمده که از ۴۷۶ تیمار بوسیله انجمن اگری کینگ و مجلات علمی در این رابطه تفاوت بین DE و FE در محدوده  ۰٫۲۸-  تا  ۰٫۴۱  واحد گزارش شد. احتیاج به محاسبه FE بر حسب FCM یا ECM در جدول ۱  بیشتر آشکار میشود، گاوی که ۳۸ Kg شیر تولید میکند و روزانه  Kg23 ماده خشک مصرف میکند:

FE, ECM 3.5 %  FE, FCM 3.5 % DE % پروتئین % چربی
۱٫۵۱ ۱٫۵۱ ۱٫۶۵ ۳٫۰ ۳٫۰
۱٫۶۲ ۱٫۶۵ ۱٫۶۵ ۳٫۰ ۳٫۵
۱٫۷۷ ۱٫۷۸ ۱٫۶۵ ۳٫۳ ۴

جدول۱٫مقایسه DE و FE

 

همانطور که مشاهده میشود DE برای همه سطوح برابر با ۱٫۶۵ است در حالی که برای FE به ازای هر واحد تغییر چربی شیر موجب ۰٫۲۵ واحد تغییر در بازده غذایی است.

وزن بدن:

اهمیت ویژه در تعیین FE گاوهای با مراحل شیردهی متفاوت و نیز در بین نژاد ها داراست. ورکمپ(۱۹۹۸) دو گاو با وزن یکسان را از لحاظ تولید شیر مقایسه کرد.گاوی که ۲۵ % شیر بیشتری تولید کرده بود دارای FE 10 تا ۱۵ % بیشتر بود.در مرحله بعد دو گاو با تولید شیر یکسان را از لحاظ اثر وزن مقایسه کرد و نتیجه اینکه گاو با وزن ۲۵ % کمتر، ۱۰ تا ۱۲ % FE بیشتری داشته.گاوهای پرتولید بازده انرژی بیشتری دارند چون بیشتر انرژی را صرف تولید میکنند تا نگهداری، هرچند خوراک بیشتری مصرف میکنند.

طبق فرضیات این نوع تصحیح اگر مقدارماده خشک مورد نیاز برای نگهداری از کل ماده خشک مصرفی کم کنیم، اثر وزن بدن بر FE حذف میشود و مقدار باقیمانده آنچیزی است که برای تولید شیر استفاده میشود.(جدول ۲)

تا قبل از روز ۶۰ شیردهی، مقادیر بالای FE منعکس کننده ی از دست دادن وزن بدن برای حمایت از تولید شیر میباشد. بخاطر اینکه انرژی در وزن از دست رفته، در محاسبه FE در نظر گرفته نشده، گاو هایی که انرژی وزن بدن را برای تولید شیر از دست میدهند همواره FE بالاتری نسبت به گاوهایی که در حال افزایش وزن اند، داشته اند. بین روز ۱۰۰ تا ۲۰۰ شیردهی، گاو تغییرات کاهشی یا افزایشی خاصی در وزنش ندارد و تغییر وزن بدن کمترین تاثیر را بر FE دارد.بعد از روز ۲۰۰ که گاو در حال افزایش وزن است FE کاهش میابد(در طول جیره جبرانی و جیره خشک)

۶۸۰ ۵۹۰ وزن بدن،Kg
۲۵٫۶ ۲۴٫۴ DMI, Kg/day
۱٫۴۲ ۱٫۴۹ بازده غذاییFE
۱۲٫۸ ۱۱٫۶ DMI, Kg/day نگهداری
۱۲٫۹ ۱۲٫۹ DMI, Kg/day منحصرا برای تولید شیر
۲٫۸۱ ۲٫۸۱ FE برحسب DMI فوق

جدول۲٫ تاثیر وزن بدن بر FE در گاوهای با تولید ۳۶٫۳ kg/day با FCM 3.5 %

 

امتیاز شرایط بدنی:

بخاطر اینکه BCS در شرایط مزرعه راحت تر از وزن بدست می آید، در نظر گرفتن تغییرات آن را به عنوان یکی از معیار های تصحیح  برای ارزیابی خوراک مصرفی و اضافه یا کاهش وزن استفاده میشود. گاوهایی که امتیاز شرایط بدنی رو به کاهش دارند مقادیر بیشتری FE خواهند داشت(احتیاجات کمتر برای نگهداری).

بنا به فرضیات نحوه تصحیح به این صورت خواهد بود:

گاوهای اوایل شیردهی در BCS با امتیاز ۳ شروع میشود و طی یک دوره ۳۰ روزه ۰٫۵ امتیاز از دست میدهد. این کاهش معادل ۲۰۰ مگاکالری NEl در ماه یا ۶٫۶ مگاکالری NEL در روز میباشد. NEL لازم برای شیردهی برابر با ۰٫۳۳ مگاکالری بر پوند در روز  است، بنابراین در ازای از دست دادن ۶٫۶ مگاکالری در روز، تولید شیر ۲۰ پوند در روز را حمایت میکند.(۶٫۶ مگاکالری برای کاهش BCS تقسیم بر ۰٫۳۳ مگاکالری بر پوند شیر)

در گاوهای اواخر شیردهی، بدست آوردن ۰٫۵ امتیاز BCS در دوره ۳۰ روزه، به ۲۵۰ مگاکالری NEL در ماه یا ۸٫۳ مگاکالری NEL در روز انرژی نیاز دارد.در نتیجه معادل شیر برابر با ۲۵ پوند بر روز خواهد شد( ۸٫۳ mcal در روز برای افزایش BCS تقسیم بر ۰٫۳۳ Mcal برای شیر)

اواخر شیردهی اوایل شیردهی موارد ارزیابی
۲۶۵ ۴۵ روزهای شیردهی
۴۴ ۵۰ DMI, lb/day
۴۵ ۹۰ تولید شیرFCM 3.5% lb/day
۱٫۰۲ ۱٫۸۰ FE تصحیح نشده از موارد بالا, lb
۰٫۵+ ۰٫۵- تغییر BCS(دوره ۳۰ روزه)(پایه ۳)
۲۵ ۲۰ شیر معادل تغییر,BCS lb/day
۷۰ ۷۰ شیر تصحیح شده برای تغییر ,BCS lb/day
۱٫۵۵ ۱٫۴۰ FE تصحیح شده نهایی, lb

جدول۳٫ اثر تصحیح BCS بر بازده غذایی

در این مثال تصحیح برای تغییر وزن بدن پیرامون بحث BCS ،  باعث توازن بازده غذایی در هر دو گروه شد.به خاطر اینکه تجدید ذخیره انرژی در گاو شیری قبل از پایان شیردهی و آماده شدن برای دوره شیردهی بعدی یک امر  لازم و حیاتی است، خوراکی که برای این مورد استفاده میشود، نباید به عنوان فاکتور ضد بازده به حساب آورد.از طرفی هم از دست دادن وزن برای گاوهای اوایل شیردهی  امری عادی است و ملاکی برای بهبود بازده نیست!

روز ۱۵۰ شیردهی:

FE بالا در اوایل دوره مربوط به استفاده از انرژی بافت های بدن برای حمایت تولید شیر بوده که این از نظر آماری ایجاد تفاوت های معنی دار میکند. با رسیدن به پیک DMI (از روز ۱۵۰  به بعد)، FE کاهشی به صورت خطی دارد. با توجه به موارد ذکر شده DHIA (انجمن بهبود گله های شیری) روز ۱۵۰ شیر دهی را برای مقایسه تولیدگله ها بر پایه اندازه گیری های ماه به ماه و تولید انفرادی هر گاو معیار قرار داده. این تصحیح تاثیرات شناخته شده مراحل شیردهی را برای ما برطرف میکند.

با توجه به مدلها مشخص شده است که قسمت خطی که در کاهش FE از روز ۱۵۰ شیردهی اتفاق میافتد، درصد کاهشی تقریبا ۰٫۱ % در هر روز داشته است. طبق شکل ۱٫

جدول ۴ نیز تصحیح FE 150d گله های با DIM متفاوت را نشان میدهد. نحوه تصحیح به این صورت است که ابتدا روز های شیر دهی مورد نظر را از ۱۵۰ کم میکنیم، عدد بدست آمده را در ۰٫۱ % ضرب نموده و فاکتور تصحیح را از آن بدست می آوریم. با ضرب فاکتور تصحیح در FE مورد نظر ، FE تصحیح شده بر اساس روز ۱۵۰ بدست می آید.

شکل۱٫رابطه بین روزهای شیردهی و FE برای ۶۸۶ اصطبل  از گاو هلشتاین

گله روزهای شیردهی FE اندازه گیری شده (۳٫۵% FCM/DMI) DIM-  ۱۵۰ % تغییر (اختلاف x 0.1) فاکتور تصحیح FE 150 d
۱ ۱۲۵ ۱٫۴۷ -۲۵ -۲٫۵۰ ۰٫۹۷۵ ۱٫۴۳۳
۲ ۱۵۰ ۱٫۴۴ ۰ ۰٫۰۰ ۱٫۰۰۰ ۱٫۴۴۰
۳ ۱۷۵ ۱٫۴۶ ۲۵ ۲٫۵۰ ۱٫۰۲۵ ۱٫۴۹۷
۴ ۲۰۰ ۱٫۴۳ ۵۰ ۵٫۰۰ ۱٫۰۵۰ ۱٫۵۰۲

جدول ۴٫ مقدار تصحیح شده  FE بر اساس روز ۱۵۰ شیردهی

در کل بهترین حالتFE  با ۳٫۵ % FCM و BCS تصحیح شده  برای تمام روز های شیردهی ۱٫۵ واحد میباشد.

عوامل تغذیه ای موثر بر بازده غذایی:

قابلیت هضم:

طبق گزارش NRCدر سال ۲۰۰۱،  بزرگترین فاکتور موثر بر در دسترس بودن انرژی برای گاو شیری، قابلیت هضم میباشد.طبق گزارشات(casper et al. 2004) قابلیت  هضم خوراک تاثیر مستقیم بر FE دارد.در ۶ مزرعه گاو شیری، جیره های آزمایشی تغذیه شدند که نمونه هایی از TMR و مدفوع همراه با داده هایی مثل تولید شیر، ترکیبات شیر و مصرف ماده خشک اندازه گرفته شد. قابلیت هضم بوسیله مارکرداخلی AIA (خاکستر نا محلول در اسید) محاسبه  شد.شکل ۲ نشان دهنده ارتباط FE با قابلیت هضم ماده خشک(DMD) جیره  است. فرمول بدست آمده نیز در بالای شکل مشخص است.

شکل۲٫ارتباط بین FE و DMD در گاو شیری

شکل ۳ نیز بیان میکند که هر چه مصرف ماده خشک برای این گاوها بیشتر شود FE کاهش میابد.به طوری که که گاو شیری برای اینکه تولید بالایی داشته باشد نیاز به مصرف بیش از حد DM ندارند.

با عمل آوری مناسب خوراک، استفاده از علوفه با کیفیت وجیره متوازن میتوان قابلیت هضم جیره را افزایش داد. قرار دادن مقادیر مورد نیاز مواد غذایی با قابلیت هضم بالا در جیره برای رسیدن به تولید بالای شیر و افزایش FE ضروری است.

شکل۳٫ کاهش FE بواسطه افزایش مصرف ماده خشک

در بسیاری از جیره ها، علوفه درصد بیشتری از جیره را نسبت به کنسانتره تشکیل میدهد.علوفه تنوع بیشتری در قابلیت هضم دارند پس کیفیت علوفه وقابلیت هضمشان تاثیر زیاد بر FE دارد. تاثیر دیگر علوفه، حفظ و تعادل pH محیط شکنبه برای حداکثر بازدهی میباشد. نکته قابل ذکر محدوده متنوع NDF و DMD است. نمایش این اختلافات برای شناخت تغییرات موثر بر FE  دارای اهمیت است. در جدول ۵  اطلاعات مربوط به اختلاف در برخی ویژگی های تغذیه ای سیلوی ذرت با کیفیت های متفاوت آورده شده.

جدول ۵ .درصد DM کنسانتره،  % قابلیت هضم  NDF یا دیواره سلولی CWD و %  قابلیت هضم ماده خشک DMD سیلاژ ذرت

بخاطر اینکه حجم انرژی جیره مستقیما با قابلیت هضم ارتباط دارد، میتواند نتیجه گرفت که FE با انرژی خالص NE جیره نیز مرتبط است طبق شکل  ۴  FE = -0.01  + ۱٫۲۵ x NE , Mcal/kg DM; R۲ = ۰.۶۰))

شکل۴٫ رابطه FE با NE در گاو شیری

محتویات NDF جیره:

علوفه با قابلیت هضم بالا، FE را افزایش داده که این از طریق قابلیت هضم NDF مشخص میشود.گاو شیری به مقادیر کافی از فیبر برای عملکرد مناسب دستگاه گوارش و ضمانت درصد چربی شیر در سطح مطلوب در جیره نیاز دارد از طرفی افزایش NDF باعث کاهش FE میشود جراکه باعث کاهش حجم انرژی جیره میشود. نشان داده شده با افزایش میزان NDF در ماده خشک جیره، FE کاهشی حدود ۰٫۴ واحد نشان خواهد داد. مقدار FE در صورتی ثابت خواهد ماند که سطح NDF جیره ۳۵ % باشد. افزایش در FE بالای ۳۵ % مشهود است که به دلیل کمبود داده های لازم در سطوح بالای ۴۰ %  NDF این خمیدگی ایجاد شده است.

شکل۵٫ رابطه NDF جیره با FE 3.5 % FCM

پروتئین جیره:

افزایش پروتئین مخصوصا در جیره های با پروتئین خام زیر ۱۵ % ، باعث افزایش قابلیت هضم و تولید شیر میشود.این نتایج تا حدودی  ناشی از عدم وجود پروتئین تجزیه پذیر در شکمبه (RDP) میباشد که به منظور برقراری محیطی اپتیمم برای رشد و تکثیرمیکروارگانیسم ها ومحیط مناسب برای تخمیر لازم میباشد. هلتر و همکاران ۱۹۸۲، پاسخ تولیدی گاو به جیره های با ۱۱ %  تا ۱۹ %  CP به صورتی که پروتئین غیرقابل تجزیه در شکنبه (RUP)  (۵٫۵ تا ۵٫۹ %) راتقریبا ثابت نگه داشته و پروتئین تجزیه پذیر محدوده ای با (۶٫۸ تا ۱۱٫۲ %)  داشت را مورد مقایسه قرار دادند.(جدول۶)

هلتر et al. (1982)
پروتئین خام جیره, % ۱۱٫۰ ۱۳٫۷ ۱۵٫۷ ۱۹٫۲
ماده خشک مصرفی, kg/d ۱۷٫۵ ۱۸٫۳ ۱۸٫۷ ۱۸٫۹
۳٫۵% FCM, kg/d ۲۲٫۸ ۲۸٫۲ ۳۱٫۲ ۳۰٫۳
FCM/DMI ۱٫۳۰۹ ۱٫۵۴۳ ۱٫۶۷۰ ۱٫۶۰۱

جدول۶٫ تاثیر CP  بر  FE FCM 3.5 %

جیره های با درصدCP کم، بازده غذایی کمتری داشتند.در آزمایش هلتر قابلیت هضم جیره با افزایش CP% ، افزایش خطی داشته. البته همیشه افزایش %CP باعث بهبود FE نخواهد شد(۱۹ % CP )،  تاثیر پروتئین بر FE زمانی پدیدار خواهد شد که RDP جیره کمتر از احتیاجات باشد مخصوصا کمتر از ۹ % ماده خشک جیره.

مواد افزودنی به جیره:

مثل یونوفر، بافر، مواد معدنی کم نیاز، میکروب و آنزیم هایی که به تغذیه مستقیم دام میرسند، باعث متعادل نگه داشتن PH شکمبه ،جلوگیری از انباشت لاکتات، کاهش بیماری های متابولیکی، افزایش بازده شکمبه و… میشوند.

اضافه کردن این گروه از افزودنی ها به خوراک باعث بهبود FE شده.

مخمر:

مخمر ها حدود ۶۰ سال است که به تغذیه دام میرسند.باعث افزایش مصرف خوراک و تولید شیر میشوند.مقدار این افزایش به گزارش Schingoethe et al. (2004) باعث بهبود ۰٫۱ واحد در FE  میشود.همچنین افزایش چربی شیر و قابلیت هضم فیبر از دیگر مزایای تغذیه مخمر هاست. White et al., 2008 بیان نموده که گاوهایی که با مخمر تغذیه شدند نسبت به گاوهای با همان جیره ولی بدون مخمر، دارای ۳٫۲ % قابلیت هضم NDF بیشتر بوده اند.

موننسین: یک یونوفر است. استفاده از موننسین در صنعت گاو شیری در دسامبر سال ۲۰۰۵ تصویب شد.این ماده افزودنی  باعث کاهش باکتری های گرم مثبت شده و بازده انرژی در شکمبه را افزایش میدهد(کاهش متان و کاهش نسبت استات به پروپیونات). همچنین استفاده از پروتئین را بهبود و از آمین زدایی اسیدآمینه ها جلوگیری میکند.گزارش شده استفاده از موننسین افزایش ۰٫۰۴ تا ۰٫۰۶ واحدی  FE را در پی دارد..(۱۱ تا ۲۲ گرم در هر تن TMR)

بافرها:افزایش pH ویاجلوگیری از تغییرات pH شکمبه که باعث جلوگیری از اسیدوز، نفخ، التهاب شکمبه و التهاب سم میشوند. در جیره بر پایه سیلاژ ذرت ۰٫۰۲ واحد بهبود FE گزارش شده.

آنزیم: هیدرولیز پیوندهای گلیکوزیدی پلی ساکارید های دیواره سلولی، کاهش ویسکوزیته، محیا کردن جایگاه سوبسترا برای میکروارگانیزم ها، همزمان سازی. باعث بهبود ۰٫۰۱ واحد FE.

مواد معدنی : به عنوان مثال در مورد کروم باعث افزایش ۰٫۰۷ واحد FE میشود. کروم باعث کنترل متابولیسم بدن و  تنظیم گلوکز خون میشود.

اثر پتاسیم و DCAD :

نشخوارکنندگان معمولا با جیره های با تفاوت آنیون، کاتیون (DCAD) حدود meq/kg  ۲۵۰ تا ۴۵۰ تغذیه میشوند. برای نگه داشتن جیره در این سطح، از کاتیون ها استفاده میشود. از فعال ترین کاتیون ها پتاسیم میباشد که علوفه منبع غنی آن هستند.سدیم نیز به صورت افزودنی سدیم بیکربنات کاربرد دارد. هو و مورفی ۲۰۰۴ نتایج مجلات علمی را در این خلاصه کردند که بیشترین DMI و FCM 4% را به ترتیب در meq/kg  ۴۰۰ و ۴۹۰ در ماده خشک جیره اتفاق میافتد.همچنین طبق مطالعات آنها، با افزایش DCAD از meq/kg  ۲۵۰ تا ۴۰۰ ، FE از ۱٫۳۱ به ۱٫۳۶ واحد افزایش میابد.

اِردمن ۲۰۱۰، نتیجه گرفت که FCM در پاسخ به DCAD با استفاده از سدیم (بیکربنات) وپتاسیم (کربنات و بیکربنات) افزایش میابد، با این تفاوت که سدیم مصرف خوراک را نیز افزایش میدهد در حالی که پتاسیم اینگونه نیست که این شاید بخاطر تاثیرگذاری  پتاسیم بر قابلیت هضم باشد. پاسخ قابل انتظار FE به پتاسیم در جیره ۰٫۰۷ تا ۰٫۱۵ واحد میباشد.

عوامل غیرتغذیه ای موثر بر بازده غذایی:

روزهای شیردهی:

همانطور که در شکل ۱ نشان داده شد با افزایش روزهای شیردهی FE کاهش نشان میدهد. میانگین FE در کل روزهای شیردهی برابر ۱٫۵۶ واحد میباشد که کمترین آن در اواخر شیردهی رخ داده وبیشترین آن در اوایل شیردهی بروز کرده. این تفاوت منعکس کننده ی کاهش و افزایش وزن بدن در طول دوره است. بالا بودن FE در روزهای ابتدای شیردهی به صورت کاذب میباشد مثلا برای گاوهای زیر روز ۶۰ شیردهی، FE 1.8 با جیره پرانرژی و مواد با قابلیت هضم بالا و مقداری کاهش وزن متناسب خواهد بود. بازده غذایی ۱٫۵ تا ۱٫۶ در روزهای ۱۵۰ تا ۲۰۰ شیردهی یکی از اهداف گله میباشد. برای گاوهای بالای ۲۵۰ روز، FE زیر ۱٫۴ قابل انتظار است.

 دوره شیردهی نیز مشخصا تاثیر گذار است.چون گاو در دوره اول و دوم شیردهی هنوز در حال رشد است و درصدی از خوراک را صرف احتیاجات رشد میکند پس باعث کاهش FE خواهد شد.

راحتی گاو:

این عامل مرتبط با احتیجات نگهداری است، به خاطر اینکه افزایش  استرس در حیوان، افزایش در انرژی مورد نیاز برای نگهداری را در پی دارد. عوامل بسیاری بر افزایش استرس نقش دارند که عمده ترین آنها استرس سرمایی و گرمایی، تراکم بالا، بیماری و گل ولای و کود اضافه در واحد پرورشی است.

کاهش استرس به نشخوار بیشتر می انجامد که باعث افزایش ترشح بزاق و بهبود ph شکمبه ( pH مطلوب ۶٫۸ ) میشود.آسایش دام در دوره Close up نیز مهم است و باعث کاهش جفت ماندگی پس از زایمان میشود.همواره توجه شود اولین گاوی که از بهاربند به شیردوشی میرود تا آخرین گاوی که به بهاربند باز میگردد بیشتر از ۴۵ دقیقه طول نکشد.

ژنتیک:

مطالعات زیادی تنوع ژنتیکی بازده غذایی در گاوهای شیری را نشان داده اند. در چنین مطالعاتی، بدلیل بالا بودن بسیار زیاد هزینه ها ومحدودیت امکانات، استفاده از کالریمتر مقدور نیست و به دلیل مشکلات اندازه گیری مصرف انفرادی خوراک، تعداد رکوردهای مورد استفاده پایین است. به همین دلیل برای اندازه گیری، یا ایجاد رشد ژنتیکی بازده خوراک روشهایی مانند استفاده از داده های مزرعه و مدلهای پیش بینی یا انتخاب غیرمستقیم پیشنهاد شده است. وراثت پذیری بازده خالص انرژی برای تولید شیر،  ۰٫۳۴ اندازه گیری شده. انتخاب براساس FCM 3.2 درصد چربی بیشترین عملکرد انتخاب غیر مستقیم (۰٫۷۰۷) را برای بهبود بازده انرژی خالص( NE)  به همراه دارد. چنانچه امکان اندازه گیری این صفات وجود داشته باشد، در اثر انتخاب مستقیم رشد ژنتیکی مناسبی ایجاد خواهد شد. در غیر این صورت، افزایش بازده خوراک و سود اقتصادی به وسیله انتخاب غیر مستقیم امکان پذیر است. بر اساس نتایج مؤثرترین روش انتخاب غیر مستقیم برای بهبود بازده خوراک و عملکرد اقتصادی، انتخاب براساس تولید شیر تصحیح شده می باشد.

سن و دوره شیردهی:گاوهای جوان و اولین دوره شیردهی دارای DE پایینتر نسبت مسن تر ها می باشند.آنها میزان DE حدود ۰٫۱ تا ۰٫۲ واحد کمتر از مسن ها دارند.

ورم پستان:از عوامل محیطی بروز آن بستر آلوده، وضعیت نامناسب در دوران خشکی،  استرس پس از زایمان که باعث تضعیف سیستم ایمنی شده ومهمتر از همه کاهش BCS در اوایل شیردهی است. ورم پستان تحت بالینی بر FE تاثیر بیشتری دارد. به ازای هر ۲۰۰ هزار SCC بیشتر، یک لیتر کاهش تولید را داریم!

احتیاجات آبستنی نیز کاهش دهنده DE است (این تاثیر کلا ناچیز است)

استرس سرمایی و گرمایی هردو DE را کاهش میدهند. تزریق BST(هورمون رشد گاوی) باعث افزایش DE.

آب و هوای سرد در مقایسه با هوای گرم DE بیشتر(۱٫۴ در برابر ۱٫۳۱). در ارزیابی های به عمل آمده در شرکت فکا FE درماه های  فروردین و اردیبهشت ۱٫۵۴ واحد و در ماه های  خرداد وتیر ۱٫۴۶ واحد گزارش شده.

بازده غذایی در مزرعه:

در مباحث قبلی، تعداد زیادی از عوامل تاثیر گذار بر FE مورد مطالعه قرار گرفت.وقتی در محاسبه FE این عوامل را در نظر بگیریم آنچه بدست می آید بازده غذایی تصحیح شده (adjusted feed efficiency) نامیده میشود.برای مقایسه FE باAFE  از ۹ مزرعه تولید شیر در ویسکانسین و مینسوتا آزمایشی به عمل آمد. در۳ مزرعه از تای استاال و۶ مزرعه دیگر از فری استال استفاده شد.اندازه گله از ۶۳ تا ۷۴۰ گاو متغیر بود.مقادیر AFE بوسیله نرم افزار Feed Efficiency Determinator از شرکت Zinpro  اندازه گیری شد.نکته اینکه در این نرم افزار از ECM (شیر بر اساس انرژی تصحیح شده) به جای FCM 3.5% استفاده شده.نتایج در جدول ۷ نشان داده شده.در همه مزرعه ها FE برای گله هایی که بین ۱۵۸ تا ۲۳۱ روز شیر دهی داشتند در محدوده ۱٫۳ تا ۱٫۸ بوده. البته در مزرعه ۳ FE بالاتر از حد داریم که مربوط به اشتباه در وزن کشی خوراک برای مخزن میکسر بوده.

AFE در ۱۶ مورد از ۱۸ مورد اندازه گیری، بزرگتر از FE میباشد. خوراک علاوه بر تولید شیر صرف عملکرد های متنوع دیگر میشود که باعث کاهش دادن مقدار بازده غذایی میشود.

زمستان/ بهار ۲۰۰۶ تابستان ۲۰۰۵
AFE-FE AFE** FE* DIM AFE-FE AFE** FE* DIM مزرعه
+۰٫۱۷ ۱٫۷۰ ۱٫۶۶ ۲۱۳ +۰٫۱۰ ۱٫۹۵ ۱٫۸۵ ۱۸۷ ۱
+۰٫۰۷ ۱٫۶۴ ۱٫۵۷ ۱۹۰ +۰٫۰۷ ۱٫۴۷ ۱٫۴۰ ۱۹۴ ۲
+۰٫۱۵ ۲٫۳۵ ۲٫۲۰ ۱۹۷ +۰٫۰۶ ۱٫۸۲ ۱٫۷۶ ۱۷۸ ۳
+۰٫۰۴ ۱٫۶۳ ۱٫۵۹ ۱۸۹ +۰٫۲۰ ۱٫۶۹ ۱٫۴۹ ۱۸۶ ۴
+۰٫۱۰ ۱٫۵۵ ۱٫۴۵ ۱۷۵ +۰٫۱۴ ۱٫۴۳ ۱٫۲۹ ۵
+۰٫۰۱ ۱٫۴۲ ۱٫۴۱ ۱۴۹ +۰٫۱۱ ۱٫۵۸ ۱٫۴۷ ۲۳۱ ۶
+۰٫۵۹ ۱٫۸۹ ۱٫۳۰ ۲۰۳ +۰٫۰۸ ۱٫۸۲ ۱٫۷۴ ۱۹۵ ۷
-۰٫۰۲ ۱٫۴۴ ۱٫۴۶ ۲۱۵ +۰٫۱۰ ۱٫۸۶ ۱٫۷۶ ۱۹۱ ۸
-۰٫۰۲ ۱٫۷۵ ۱٫۷۷ ۱۵۸ +۰٫۱۰ ۱٫۷۶ ۱٫۶۶ ۲۰۱ ۹

*FE=ECM kg/DMI kg

**AFE=ECM kg/DMI kg بوسیله نرم افزار

جدول۷٫مقایسه FE و AFE در چندین مزرعه گاو شیری از تابستان ۲۰۰۵ تا زمستان ۲۰۰۶

 

اقتصاد و بازده غذایی:

بازده مواد مغذی خوراک برای تولید شیر نقش مهمی در تعیین سود اقتصادی مزرعه پرورش گاو شیری ایفا می نماید. در بازار امروز، خوراک و محصولات اولیه هزینه گزافی پیدا کردند که باعث شده تقاضا به سمت دستیابی به بهره وری هر چه بیشتر ازاین منابع گرایش پیدا کند. در دیگر زمینه های دامپروری نیز همینگونه است به عنوان مثال در صنعت گاو گوشتی (Basarab et al., 2003) پی برد که اختلافی ۸ پوندی در مصرف خوراک استیر ها وجود داشت که رشد یکسان داشتند.به عبارت دیگر این تفاوت شدیدا برای تولید کننده هزینه بر خواهد بود به طوری که این ۸ پوند مصرف غذا راتا نیم تن و هزینه خوراک را تا ۱۲۵ دلار برای هر استیر در یک دوره ۱۲۰ روزه  بالا میبرد.پس برای نگه داشتن سود حاصله در سطح قابل قبول بدون آنکه سلامت گله قربانی بشوند باید بر بازده غذایی تمرکز کرد.طبق جدول ۸ ، گله A  و B  را مورد مقایسه قرار گرفتند.

موارد مورد سنجش گله A گله B
شیر(پوند در روز) ۸۰ ۸۰
ماده خشک مصرفی(پوند در روز) ۵۷ ۵۰
بازده غذایی ۱٫۴۰ ۱٫۶۰
درآمد تولید شیر $ ۱۶/cwt ۱ $ ۱۲٫۸۰ $ ۱۲٫۸۰
هزینه خوراک  $ ۰٫۱۰ /lb dry matter $ ۵٫۷۰ $ ۵٫۰۰
هزینه – درآمد $ ۷٫۱۰ $ ۷٫۸۰
هزینه تولید ۱۰۰ پوند شیر $ ۷٫۱۳ $ ۶٫۲۵
  1. واحد ورن برابر ۴۳ کیلوگرم امریکا

جدول ۸ : مقایسه اثر ۲ گله با بازده غذایی متفاوت بر هزینه های غذایی

هر دو گله مقدار یکسانی شیر تولید کرده اما گله B، ۷ پوند ماده خشک کمتر مصرف کرده. از جدول نتیجه میشود که با توجه به هزینه خوراک (۰٫۱۰ دلار به ازای هر پوند ماده خشک) گله B هزینه خوراک کمتری (۰٫۷۰ دلار به ازای هرگاو در روز) در مقایسه با گله A دارد.این ۰٫۷۰ دلار سودی است که عاید گروه عملیاتی B میشود .همچنین گله B بخاطر بازده غذایی بالاتر باعث شده ضایعات کمتری داشته باشد. طبق شکل ۶ با کاهش DMI و از طرف دیگر افزایش بازده غذایی، کاهش در هزینه های خوراک را شاهد هستیم.

شکل ۶٫تغییر در هزینه های غذا به موازات تاثیر بازده غذایی بر DMI

اگرچه FE ابزاری برای نظارت بر تولید گله است اما نباید آنرا به عنوان عامل تصمیم گیری نهایی در نظر گرفت.در هر حال FE برای تعیین IOFC ( income over feed cost )وکاهش ضایعات و بالابردن پتانسیل تولید بسیار کاربردی است.  IOFCاز این طریق اندازه گیری میشود:

IOFC =   cwt  قیمت شیر به ازای هر × (تولید متوسط  شیر روزانه / ۱۰۰) – هزینه خوراک روزانه به ازای هر گاو

جدول ۹ شرایط حقیقی مزرعه ای از گاو های هلشتاین را نشان میدهد که FE به شدت پایینی دارد. در صورتی که بتوان  FE را بهبود بخشید فرصتی بزرگ در بهبود IOFC مهیا میکند.این جدول پتانسیلی را نمایش داده که میتواند بدون تغییر سطح تولید، FE و IOFC را افزایش داد..بهبود FE موجب افزایش بالقوه درآمد از ۰٫۳۱ $ به ۰٫۹۴$ هرگاو در روز شده.با فرض اینکه قیمت هر CWT شیر ۲۰ دلار باشد(قیمت در جولای ۲۰۱۱)

جدول۹ . افزایش  بالقوه درآمد بوسیله بهبود  FE و IOFC

اگر حیوان بتواند خوراک بیشتری را به تولیدات مثل شیر تبدیل کند، حجم کود کمتر و مواد مغذی کمتری در کودش تولید خواهد شد. جدول۱۰ شرایطی را مورد آزمایش قرار داده که در آن گاوها تولید متوسط ۸۰ پوند شیر را با FE متفاوت از ۱٫۴۹ ، ۱٫۵۵ تا ۱٫۶۱ واحد دارند. کاهش در کود تولیدی به وسیله بهبود FE به ظرفیت مزرعه جهت ذخیره کود در طولانی مدت و کاهش آلودگی محیط کمک میکند.

جدول۱۰٫ تخمین تولید کل کود برای ۱۰۰ گاو شیری بر پایه تغییرات بازده غذایی

جمع بندی:

بازده غذایی نقش مهمی به عنوان یک  ابزار مدیریتی برای بهبود تولید، سودآوری واحد دامپروری ومدیریت تغذیه داراست. حتما توجه شود که در برآورد FE موراد تصحیح مثل ۱۵۰  روز ، ترکیبات شیر، BCS و عوامل محیطی انجام شود.به هر حال اگرFE دقیقا محاسبه شود تبدیل به یک ابزار قدرتمند خواهد شد که در طی این سمینار به طور کامل در مورد عوامل تاثیر گذار بر FE و راه های تصحیح آن بحث شد.

امروزه به کمک رایانه و نرم افزار های طراحی شده مثل Feed Efficiency Determinator میتوان با وارد کردن اطلاعات خام و داده های مورد نیاز نرم افزار، FE را به صورت هفتگی و ماهانه برای هر واحد دامپروری  بررسی نمود. اطلاعاتی که توسط نرم افزار مورد نیاز است:میانگین DMI و تولید شیر، روزهای شیردهی، وزن بدن، درصد چربی و پروتئین، درجه حرارت ، رطوبت نسبی هوا، سرعت باد، تابش خورشید و مسافت طی شده راه رفتن میباشد که پس از وارد کردن آنها میتوان به راحتی مقادیر AFE بدست آورد.

تألیف: سید دانیال دانشور

بررسی بازده غذایی در گاو شيری, گاو های شیری
نوشتهٔ پیشین
بررسی pH شکمبه و راه های بهبود آن
نوشتهٔ بعدی
نگاهی نو به بافرها در صنعت گاو شیری؛ کنترل اسیدوز یا بهبود بازده خوراک؟!

Related Posts

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

keyboard_arrow_up